


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یکهتازی پدیده خراسان در لیگ برتر از نظر خیلیها اتفاقی و شگفتی بود اما یحیی گلمحمدی و تیمش در جام حذفی هم با قدرت عمل کردند و با شکست دادن ذوبآهن در اصفهان حالا خود را به عنوان مدعی جدی هر 2 جام مطرح کردهاند. گلمحمدی که تخصصش کار کردن با بازیکنان جوان و کم نام و نشان است با همین شگرد توانسته پدیده را که با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم میکند در حد مدعی مطرح سازد. البته مشکلات مالی گاهی نفس پدیده را گرفته و حتی یحیی را مجبور به ترک مشهد کرده اما سرمربی صدرنشین لیگ برتر امیدوار است به زودی مشکلات حل شود و تیمش با قدرت بیشتری به کارش ادامه دهد. یحیی گلمحمدی سرمربی موفق پدیده در گفتوگوی اختصاصی با خراسان ورزشی درباره مسائل مختلف فنی و مالی صحبت کرده که در ادامه میخوانید.
از بازی حذفی با ذوبآهن شروع کنیم، به فاصله 2 هفته با ذوبآهن در لیگ و جام حذفی بازی کردید و هر 2 بازی را با نتیجه مشابه در اصفهان بردید. شناخت خوب شما از تیم سابقتان چقدر در کسب این 2 پیروزی نقش داشته؟
ذوبآهن تیمی است که امسال خوب یارگیری کرده و از تیمهای مدعی لیگ است. فکر میکنم در هر 2 بازی عملکرد خوبی مقابل این تیم داشتیم و بچهها زحمت زیادی برای بردن ذوبآهن کشیدند خصوصا در بازی حذفی که موفقیت ما با تمرکز بالای بچهها به دست آمد. برای ذوبآهن هم آرزوی موفقیت دارم. با توجه به ساختار و تشکیلاتی که ذوبآهن دارد، فکر میکنم حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
با ترکیب متفاوتی که برای جام حذفی چیده بودید ابتدای امر چنین استنباط میشد که این جام را جدی نگرفتهاید اما پیروزی بر ذوبآهن پیام دیگری داشت. واقعا روی جام حذفی هم حساب باز کردهاید یا میخواهید روی لیگ متمرکز شوید؟
هر بازی شرایط خاص خود را دارد و ما با 2 ترکیب متفاوت در هر 2 بازی مقابل ذوبآهن پیروز شدیم. فکر میکنم یکی از دلایل موفقیت مقابل ذوبآهن در لیگ و حذفی این بود که بازیکنانم تمرینات و آمادگی ذهنی و بدنی خوبی داشتند. با توجه به بردهای اخیری که داشتیم بازیکنان از نظر اعتماد به نفس هم در شرایط خوبی بودند و این ذهنیت را داشتند که میتوانند برنده باشند و شدند و برایمان لیگ و حذفی فرقی نمیکرد.
با وجود مشکلات زیاد تیم و رفتن ستارههایی چون قاضی، عباسیان و ایمانی پدیده صدرنشین مقتدر لیگ است. تخصص شما بها دادن به بازیکنان جوان و گمنام است و ساختن تیمهایی یکدست و کم ستاره، این موضوع از ابتدای کار مربیگری هدفتان بوده یا بر حسب شرایط به دست آمده است؟
درست است که بازیکنان تاثیرگذاری از تیم رفتند اما ما سعی کردیم با جذب بازیکنان جوان و ارزان و لیگ یکی بیشتر استفاده کنیم و بازیکنان با انگیزه را جذب کنیم که مشتاق پیشرفت بودند. برای ورود به مسابقات تمرینات خوب و آمادگی ذهنی و بدنی خوبی داشتیم و خدا را شکر با کمک خدا و تلاش بچهها توانستیم نتایج خوبی را رقم بزنیم. این نتایج تازه در شروع فصل بوده و هنوز راه زیادی در پیش داریم و کار خاصی انجام ندادیم.
خیلی از تیمها مثل برق، فجرشیراز و پارس جنوبی با قدرت شروع کردند اما سرنوشت خوبی نداشتند، پدیده استقلال خوزستان میشود یا باید در انتظار فجر و برق باشد؟
امیدواریم با حل شدن مشکلات مالی بچهها با قدرت بیشتری کار را ادامه دهند و رو به جلو حرکت کنیم و نتایج بهتری هم بگیریم. واقعیت این است که در یکی، دو ماه اخیر خیلی بابت مسائل مالی اذیت شدیم. اگر به داد این تیم نرسند واقعا ادامه کار سخت میشود و من واقعا جوابی برای بازیکنان ندارم و نمیتوانم انگیزه به آنها بدهم و باید هرچه سریعتر مشکلات حل شود. تا الان فکر میکنم بازیکنان حدود 10 درصد دریافتی داشتند به اضافه 50، 60 درصدی که از فصل گذشته طلب دارند؛ ضمن اینکه یکسری از بازیکنان هیچ دریافتی نداشتند. یک تیم ارزانی بستهایم و فکر میکنم جزو 2 تیمی باشیم که به لحاظ بودجه در سطح پایینی قرار داریم.
شما در هفتههای ابتدایی به خاطر مشکلات پدیده تیم را ترک کردید، آیا الان شرایط مالی بهتر شده و انتظارتان برآورده شده؟ آیا وعدههایی که شهردار و مسئولان شهر مشهد دادند عملی شده؟
مسئولان باشگاه نتوانستند اسپانسری پیدا کنند و وعده و وعیدها زیاد شده بود. بازیکنان هم مشکلات مالی زیادی دارند و خیلی امیدوار بودند مشکلات هرچه سریعتر حل شود اما متاسفانه حل نشد؛ با این حال قول دادند تا یکشنبه (امروز) مشکلات حل شود و با توجه به صحبتی که کردیم قرار است در این روز پرداختی داشته باشند اگر این هفته مشکلات حل نشود واقعا به بحران شدیدی میخوریم و ممکن است کار به جاهایی بکشد که دیگر نشود تیم را جمع و جور کرد.
پدیده صدرنشین لیگ است اما هیچ نمایندهای در تیم ملی ندارد به نظرتان جای کدام بازیکن پدیده در تیم ملی خالی است؟
نمیخواهم اسم بیاورم، خود بازیکنان باید آنقدر تلاش کنند که سرمربی تیم ملی وادار به دعوت از آنها شود. بازیکنانی که به ملیپوش شدن امید دارند باید سختکوشتر باشند و تلاش بیشتری کنند.
خیلی از مربیان به برنامههای تیم ملی و وقفههای لیگ اعتراض داشته و دارند، موضع شما در این باره چیست؟
واقعیت این است که تعطیلات و وقفههای لیگ کار مربیان و باشگاهها را برای برنامهریزی، تمرین و بازیهای تدارکاتی سخت میکند و این مسائل هزینهها را بالاتر میبرد اما خب فوتبال ما یکسری اولویتهایی دارد که تیم ملی یکی از آنهاست. ما همهجوره همکاری کردیم و از این به بعد هم این همکاری را ادامه میدهیم و امیدواریم تیم ملی کشورمان در مسابقات پیش رو موفق باشد و در جام ملتها قهرمان شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

استفاده از روایت صحیح وقایع روی داده در دهه نخست محرم سال 61 هجری، یکی از مهم ترین عوامل شناخت و پاسداری از معارف حسینی است. از همین رو، ضرورت استفاده سخنرانان و مداحان از منابع معتبر در شرح روایت و بیان مصائب اهلبیت(ع)، ترجیع بند توصیه های مراجع عظام تقلید در ماه محرم و ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) است. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که بزرگان دین، هرسال در همین ایام، این توصیه را تکرار می کنند و درباره تحقق نیافتن احتمالی آن هشدار می دهند.
از همین رو، در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفی غروی، پژوهشگر برجسته تاریخ اسلام، معتبرترین منابع را برای تبیین واقعه عظیم عاشورا بررسی کرده ایم.
کهنترین مقتلی که درباره واقعه عاشورا نوشته شده، کدام مقتل است؟
کهن ترین مقتلی که درباره واقعه عاشورا نگاشته شده، حاصل تحقیق و تتبع فردی به نام ابی مِخنَف، لوط بن یحیی بن سعید بن سالم اَزدیِ غامدی است. او حدوداً در سال 80 هجری قمری، یعنی 20 سال پس از واقعه عاشورا متولد شد و ظاهراً در سال 157 هجری قمری درگذشت. در دوران او اخبار مربوط به جریان شهادت امام حسین(ع) و یارانشان، در کوفه علاقه مندان فراوانی داشت و وجود افرادی که یا خود در واقعه کربلا حضور داشتند یا حوادث آن را با یک واسطه نقل می کردند، وی را بر آن داشت تا به جمع آوری روایت های این واقعه تاریخی بپردازد؛ کاری که در سال 100 هجری قمری آغاز شد. ابی مِخنَف توانست در خلال جمع آوری اخبار مربوط به واقعه عاشورا، با 57 نفر از شاهدان این واقعه دیدار و خاطرات آن ها را ثبت و ضبط کند. او پس از آن، اخبار حرکت امام(ع) از مدینه، ورود آن حضرت به مکه و عزیمت ایشان به عراق را، همراه با اخبار پس از واقعه کربلا و ماجرای اسارت خاندان رسالت، جمع آوری کرد و در کتاب خود آورد. این کتاب را می توان قدیمی ترین مقتل امام حسین(ع) دانست. اما متأسفانه گاه نسخه برداری و اقتباس از این اثر، با امانت داری توأم نبوده و برخی دخل و تصرف ها در آن انجام شده است. در این جا باید یادآوری کنم که این کتاب تاریخی مهم، مستقیماً به دست شاگرد ابی مِخنَف، یعنی هشام بن محمد بن صائب کلبیِ کوفی (متوفی به سال 204 یا 206 هجری قمری) رسید و او که از معاصران حضرت امام رضا(ع) بود، اخباری را که از دیگران درباره واقعه عاشورا دریافت کرده بود، به انتهای متن «مقتل ابی مِخنَف» اضافه کرد و کتاب به اثر مشترک میان استاد و شاگرد تبدیل شد. البته باید توجه داشته باشیم که هشام کلبی در این الصاق متن، نسبت به اثر استاد خود نهایت امانت داری را رعایت کرد و در متن نوشته شده توسط ابی مِخنَف، دخل و تصرفی نکرد.
سرنوشت این مقتل بسیار مهم چه شد؟ آیا امروز هم «مقتل ابیمخنف» در دسترس عموم قرار دارد؟
این کتاب گرانبها، حدود 100 سال بعد، یعنی اواخر قرن سوم، به دست مورخ مشهور، ابوجعفر طبری، صاحب «تاریخ طبری» رسید و چون او کتاب تاریخ خود را بر مبنای سال شمار تنظیم می کرد، «مقتل ابی مِخنَف» را با اضافات هشام کلبی به عنوان منبع تاریخی برای بیان حوادث سال های 60 و 61، یعنی پس از مرگ معاویه تا شهادت مظلومانه امام حسین(ع) در کربلا، برگزید و آن را در کتاب خود به شکلی مبسوط وارد کرد. به همین دلیل، با این که امروزه متن اصیل و قابل استناد «مقتل ابی مِخنَف » در اختیار ما نیست، اما می توانیم با نگاهی به تاریخ طبری، مفاد اصلی این مقتل کهن را در اختیار داشته باشیم. این موضوع به ویژه از این رو حائز اهمیت است که دریابیم طبری در کتاب خود اسناد روایت های تاریخی را به شکلی کامل آورده و کار خود را مستند کرده است. حدود صد سال بعد از طبری، یعنی اواخر قرن 4 هجری قمری، کتاب ابی مِخنَف و مقتل هشام کلبی به دست شیخ مفید، عالم نامدار شیعه، رسید و او در قسمت دوم کتاب «الارشاد» خود، که درباره تاریخ زندگی معصومین(ع) نوشته شده است، مفصلا ً از «مقتل ابی مِخنَف» بهره برد. البته شیخ مفید در ابتدای کتاب خود تصریح می کند که اخبار مربوط به واقعه کربلا را از این مقتل و نیز کتاب مورخی به نام ابوالحسن بن محمد مدائنی(متوفای سال ۲۱۸ یا ۲۲۰ هجری قمری) آورده است، اما انطباق محتوای این بخش از کتاب ارشاد با تاریخ طبری نشان می دهد که عمده نگاه شیخ مفید برای نگارش ارشاد، به «مقتل ابی مِخنَف» بوده و کمتر از کتاب مدائنی بهره برده است. متأسفانه شیخ مفید از باب اختصار و نیز با توجه به این موضوع که «مقتل ابی مِخنَف» در آن عصر دراختیار همگان قرارداشته، اسناد اخبار مربوط به واقعه عاشورا را نیاورده است؛ کاری که اگر انجام می گرفت، ما را از تاریخ طبری برای بررسی مستندات «مقتل ابی مِخنَف» بی نیاز می کرد. البته کتابی که امروزه با عنوان «مقتل ابی مِخنَف» منتشر می شود، سند معتبری ندارد و مملو از روایات مجعول و غیرقابل اعتماد است. به نظر می رسد این کتاب در حدود قرن 10 هجری قمری و کمی قبل از آغاز حکومت صفوی، در شهر شادگان، واقع در استان خوزستان، با حمایت حکومتی به رهبری سید صلاح مشعشعی، تدوین شده باشد. هم اکنون نیز، در همان منطقه، تعدادی از افراد، ظاهراً بر اساس نذر، این کتاب را با قلم رونویسی میکنند و در اختیار مردم قرار میدهند و بنده در ابتدای کتاب «وقعه الطّف»، به 25 غلط فاحش این کتاب دست نویس اشاره کرده ام.
پس از این دوره، شاهد نگارش کدام مقتلها هستیم؟
یکی دیگر از مقاتل مشهور و نسبتاً معتبر، کتاب «لهوف» سید بن طاووس، از علمای شیعه قرن 7 هجری قمری است؛ کتابی که عموماً با استفاده از مقتل خوارزمی نوشته شده و جزو مقتل های معتبر است. خوارزمی، که مقتل او مورد استفاده سید بن طاووس قرار گرفته، مقتل خود را با استفاده از «کتاب الفتوح» احمد بن اعصم کوفی، از معاصران طبری، به رشته تحریر درآورده است. از مقاتل مهم دیگری که در دوران متأخر نوشته شده است، می توان به مقتل معتبر و نسبتاً مفصل معتمدالدوله، فرهادمیرزای قاجار اشاره کرد. او عموی ناصرالدین شاه و رئیس ایل قاجار بود و با مراجعه به بیش از 70 منبع تاریخی، مانند کتاب ارشاد شیخ مفید و حتی مراجعه به آثار مورخان اهل سنت، مقتلی نوشت و نامش را «قَمقام زَخار و صَمصام بتار» گذاشت. این مقتل، اثری مفید، قابل استفاده و نسبتاً جامع است. چندی بعد شیخ عباس قمی نیز برای عمل به وعده استاد خود، مرحوم محدث نوری، کتاب «نَفَس المَهموم» را به زبان عربی نوشت که بعدها مرحوم آیت ا... شعرانی آن را به فارسی ترجمه کرد و سپس ترجمه های نسبتاً خوب دیگری نیز از آن ارائه شد. با این حال، محدث قمی بعد از نگارش کتاب مشهور «منتهی الآمال»، درباره زندگی معصومین، علیهم السلام، به اصلاح برخی روایات کتاب قبلی خود پرداخت و تصریح کرد که در صورت اختلاف در روایات نقل شده دو کتاب، اخبار و روایات «منتهی الآمال» ارجحیت دارد.
در دوران معاصر چه مقاتلی به رشته تحریر درآمده و جایگاه آن ها از نظر اعتبار چگونه است؟
در دوره معاصر، مقتل «مُقَرَّم» اثر سیدعبدالرزاق موسوی نجفی را می توان از مقاتل معتبر دانست که توسط مرحوم استاد عزیزا... عطاردی به فارسی ترجمه شده است. در سال های اخیر هم، استاد مهدی پیشوایی، با کمک 10 نفر از دانش آموختگان رشته تاریخ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، «مقتل جامع سیدالشهداء(ع)» را در دو جلد منتشر کردند که در حقیقت، جامع ترین و محققانه ترین اثری است که در این حوزه ارائه شده است و در آن می توان اخبار مربوط به تمامی روایت های نقل شده در مقاتل و استنادات مربوط به آن ها را مورد مداقه و بررسی قرار داد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جایی در حدود 15 تا 20 کیلومتری از سطح زمین، در لایهای به نام استراتوسفر، مولکولهای «ازون» وجود دارند که تنها تا زمانی که در این فاصله باشند، برای ما مفیدند. یعنی اگر ازون به لایههای پایینیِ جو (جایی که ما در آن نفس میکشیم) وارد شود، مشکلات تنفسی جدی برای مان ایجاد خواهد شد؛ ولی تا وقتی سر جایش در لایههای بالایی باشد، شبیه سپری است که در نزاع با پرتوهای خشن و مضر خورشید، از ما محافظت میکند. تحقیقات نشان داده است که 70 درصد از پرتوهای خورشید که بیضرر هستند، از این لایه عبور میکنند و به ما میرسند و پرتوهای فرابنفش که انرژی بالایی دارند و میتوانند زمینهساز سرطان پوست و صدمه زدن به DNA انسان شوند، در ایستو بازرسی ازون متوقف شده و به پرتوهایی کمانرژی و کمخطر تبدیل میشوند؛ روی همین حساب، لایه ازون، یک عنصر حیاتی در سلامت و زندگی بشر است. منتها باورکردنش سخت است که وقتی در حال تماشای تلویزیون هستیم، چراغهای خانه را روشن کردهایم یا کولر و بخاری روشن است، داریم به طور مستقیم به ازون صدمه میزنیم! در واقع هرگونه مصرف انرژی که باعث گرمتر شدن زمین و تولید گازهای گلخانهای شود، دشمن ازون به حساب میآید. درست است که مصرف این نوع انرژی برای زندگی روزمره اجتنابناپذیر است اما روشهایی هم وجود دارد تا آسیب کمتری به ازون وارد شود. به همینخاطر، سازمان مللمتحد در سال 1987 میلادی، ۱۶ سپتامبر را به نام روز «حفاظت از لایه ازون» اعلام کرد تا با همراهیِ همه کشورها، تلاشی گسترده برای اطلاعرسانی درباره لایه ازون و مراقبت از آن، صورت بگیرد. پروتکل حفاظت از لایه ازون تا امروز به تصویب 194 کشور از مجموع 234 کشور جهان در آمده است. ایران هم از سالهای اولیه اجرای این پروتکل، به آن پیوسته است اما چطور میتوان از ازون مراقبت کرد؟ پرونده امروزِ زندگیسلام، مجموعه پاسخهایی به این سوال مهم است.
منابع: سایت جامع تحقیقات و اطلاعات ازون، سایت سازمان حفاظت از محیط زیست وایسنا

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«حسن سلطانی»، در زمره چهرهها و صداهای ماندگاری است که تا سال ها وقتی روی آنتن تلویزیون ظاهر می شد، مردم گوش به زنگ اخباری بودند که از زبان وی می شنیدند تا از ریز و درشت رویدادهای ایران و جهان آگاه شوند. روزگاری که فقط چند گوینده در یکی، دو شبکه محدود بار سنگین انتقال اخبار را برعهده داشتند و خبری از انفجار اطلاعات و جنجال های رسانه ای مرسوم این دوران نبود. دورانی که به گفته او، تلویزیون مرجع اول مخاطبان به شمار می آمد اما حالا اوضاع دست خوش تغییر بزرگی شده و شبکه های اجتماعی در اطلاعرسانی و چهرهسازی راهی متفاوت می روند و همه اصول مرسوم را زیرپا گذاشتهاند. با این اوصاف، سلطانی از استفاده ابزاری این رسانه و وعده سلبریتی شدن می گوید و آن را آفت امروز جامعه بر می شمارد. او معتقد است که باید درهای رسانه ملی به روی استعدادهای ذاتی هنری و رسانه ای باز باشد و هرکس عاشق این حرفه نیست، نباید به آن وارد شود تا دوباره شاهد ظهور افشارها، حیاتی ها، بابان ها و... باشیم. با این گوینده پیش کسوت خبر و مجری برنامههای معارفی سیما که برای اجرای یک برنامه به مشهد سفر کرده، درباره موضوعات مختلفی به گفت وگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
روایت دلدادهای از دیار بوعلی همدانی
سلطانی همان ابتدای گفت وگو با بیان این که، توفیق نداشته اهل خاک خراسان باشد، زادگاه خودش را این طور معرفی می کند: اهل شهر همدان هستم. شهری که به دارالمومنین، دارالولایه، شهر حکمت و حکما؛ ابن سینا، بابا طاهر، عین القضات، شهر فقاهت و اجتهاد و البته شهر دلدادگان و شیفتگان حضرت رضا(ع) مشهور است.وی وجود پرخیر و برکت حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) را نعمتی برای این سرزمین میداند و خاطرنشان می کند: خدا نعمات فراوانی را به برخی از انسانها اعطا کرده، که وجود مضجع منور حضرت ثامن الحجج(ع) برای ایرانیان، یکی از آنهاست و به برکت آن، صاحب نعمت ولایت شدیم.به اعتقاد این گوینده پیش کسوت رسانه ملی، ما دو وظیفه در قبال این امام معصوم داریم؛ اولا امام و مأموم باید ارتباط تنگاتنگی با هم داشته باشند و از طرفی، شکرگزار این نعمتی باشیم که خداوند متعال به ما مرحمت فرموده است. وی می افزاید: آن امام همام در زمان هجرت ، از شهادت و جایگاه مرقدشان نزد شیعیان در ایران خبر دادند و فرمودند که گرفتاری من را زیارت نمی کند، مگر گره از مشکلش باز شود، گنهکاری من را زیارت نمی کند، الا گناهانش آمرزیده شود و حاجتمندی من را زیارت نمیکند، مگر این که حوائجش برآورده شود. وقتی همه این نکات را کنار هم میگذاریم، می بینیم که اگر فرصت زیارت باشد و نرویم، آن وقت متضرر شده ایم.وی ادامه می دهد: خیلی اوقات وقتی قصد عزیمت به مشهد مقدس را دارم، با خودم نیت می کنم و می گویم: «یا علی بن موسی الرضا(ع)؛ دلم برای شما تنگ شده، می خواهم بیایم احوال شما را بپرسم، دلم باز شود و برگردم». مطمئنم از لحظه ای که نیت حرکت می کنم تا زمانی که بر می گردم، در مدار لطف حضرت هستم، بنابراین تا فرصتی پیش می آید، به پابوسی مرقد شریف شان می شتابم.
خطبه عقدی که امام خمینی(ره) جاری کرد
حرف را می کشانیم به گذشته و خاطرات دوران کاری او. برایمان خاطره ای متفاوت از ملاقات با حضرت امام (ره) در سال های آغازین پس از انقلاب تعریف میکند: دهه 60، دورانی که یک کشور بود و چهار گوینده، به عنوان یک جوان بیست و چند ساله و جویای نام، گوینده خبر شبکه ملی بودم و در آستانه ازدواج قرار داشتم. به واسطه یک رابط خبری در بیت امام(ره) پیگیر شدم تا ایشان خطبه عقد من و همسرم را جاری کنند. خواسته ای که به این سادگی ها امکان پذیر نبود و با اصرار و خواهش من، بالاخره در اسفند همان سال زمینه این اتفاق مبارک فراهم شد. در آن صبحی که وقت شرفیابی به محضر امام(ره) را به ما دادند، در فرصتی که منتظر بودیم تا ما را صدا بزنند، رو به خانمم گفتم که حضرت آقا معمولا وکیل خانم ها می شوند. پس وقتی ایشان خواستند وکیل شما بشوند، آن را به چند شرط مقید کن. اولا، قیامت شفاعت ما را کنند. دیگر آن که دعا کنند تا خداوند فرزندان صالح به ما عطا کند و بالاخره برای عاقبت به خیری ما دعا بفرمایند. با موافقت همسرم، به محضرشان رسیدیم اما احساس شوق اولین دیدار به همسرم مسلط شد، تا حضرت امام(ره) از خانمم پرسید، می توانم وکیل تان باشم؟ در حالی که مثل ابر بهار اشک می ریخت، بلافاصله گفت: بله! من تا این اوضاع را دیدم، رو به همسرم گفتم، مگر بنا نبود که آن شروط را بیان کنید؟ که حضرت امام(ره) فرمودند: من حتما شما را دعا می کنم. بعد از جاری شدن خطبه عقد، ایشان خطاب به ما دو جمله کارساز را گفتند که برای هر زندگی لازم و ضروری است. رو به همسرم گفتند: «دخترم باهم مهربان باشید» و خطاب به من هم فرمودند: «پسرم در زندگی با هم بسازید». به برکت آن خطبه عقد، همسرم همان جا مهریه اش را به من بخشید.
مختصات رسانه های برنده و بازنده
سر رشته حرف را می بریم به سمت و سوی تخصص حرفه ای سلطانی در رسانه ملی. برای مان می گوید: گاهی مردم از من میپرسند، چرا ما نسل گویندگی شما را به اسم و رسم می شناسیم اما گویندگان جدیدتر را کمتر به یاد می سپاریم؟ جوابش ساده است: آن روزها منابع خبری محدود و ساعت پخش مشخصی داشتند و از طرفی اخبار هم با رویدادهای بزرگی مثل انقلاب، شرایط خاص کشور در آن دوران یا جنگ تحمیلی گره خورده بود پس مردم برای دریافت خبرها مشتاق تر بودند، از این رو بخش های خبری و گویندگان آن در مرکز توجه قرار داشتند، اما امروز هر یک از مخاطبان رسانه های ما در جیب شان یک گوشی هوشمند دارند که مجهز به چندین پایگاه خبری و اطلاع رسانی است و همه نوع ذائقه و نیاز خبری را تامین می کنند. خلاصه دیگر منبع و گوینده خبر چند نفر محدود نیستند و هر روز یک چهره جدید در این عرصه معرفی می شود.به گفته این کارشناس رسانه، اگر در عصر ارتباطات، متولیان رسانه ای ما درست مدیریت نکنند، برخی کاستی ها و کوتاهی ها در این حوزه تبدیل به بحران های اجتماعی و امنیتی خواهد شد که هزینه هایی را به حاکمیت تحمیل خواهد کرد. برای همگام شدن رسانه ملی با سرعت رویدادها و جلوگیری از موج سواری رسانه های معاند و فضاسازی های سوء آن ها، بازنگری در انتخاب مدیران ریسک پذیر و همچنین تجدیدنظر در حوزه اختیارات آن ها و البته بازتعریف مسئولیت های رسانه ای، امری ضروری است.سلطانی متذکر میشود: نگاه به حرفه رسانه و به ویژه گویندگی خبر در این دوره، نسبت به ایام گویندگی ما در اوج جوانی کاملا تغییر کرده است. روزگاری دیدن و شنیدن اخبار و تصاویر تولیدی خبرگزاری های مختلف خارجی، تنها از مجرای بخش های خبری رسمی سیما امکان پذیر بود ولی امروز در هر خانه ای با یک دیش روی پشت بام می توانند، یک مرکز مانیتورینگ راه بیندازند و بیش از 100 کانال خبری را دریافت و با اخبار داخلی مقایسه کنند. در واقع، در این اوضاع، بازار مکاره ای شکل می گیرد که سهم ما را از این ویترین بزرگ و بین المللی محدود می کند. ضمن آن که در بسیاری از اوقات در رسانه انفعالی عمل می کنیم یا بدون در نظر گرفتن فرهنگ یک کشور خارجی، سبک و سیاق موفق یک برنامه یا بخش خبری را کپی می کنیم. همه این شرایط در کنار هم کار را برای ما سخت تر می کند. با این همه، رسانه ای برنده و پیشرو است که نیاز مخاطبش را اعم از انتظارات، رده های مختلف سنی و... بشناسد؛ چرا که در غیر این صورت از عرصه رقابت جهانی رسانه ای جا خواهد ماند و به قول معروف، قافیه را خواهد باخت.
عقل، عشق و غیرت؛ ارکان 3 گانه کار رسانه ای
از سلطانی می پرسیم، اگر دست تان برای مدیریت یک رسانه باز بود، به چه اقداماتی دست می زدید که پاسخ جالب توجهی می دهد: «اولین کاری که می کردم، تابلویی سر در تلویزیون می زدم که هر کس عاشق این حرفه نیست، لطفا نیاید چون رسانه را باید عقل و عشق توام پیش ببرد و اگر از هر کدام از این دو عنصر اصلی کم بگذاریم، بخشی از کار و برونداد ما لنگ خواهد زد. همین طور توصیه می کردم، آن کسانی که زود از این حوزه کاری خسته می شوند و انتظارات شان متناسب با فعالیت در یک مرکز رسانه ای نیست، وارد این عرصه نشوند. به قول شاعر: هنر نمی خرد ایام و غیر از اینم نیست/ کجا روم به تجارت بدین کساد متاع».این مجری معارفی تلویزیون با تاکید بر این که کار هنر، کار دل و اندیشه است، می گوید: روزگاری خانه اول ما رسانه بود و بعد خانه و خانواده، اما به نظرم می رسد امروز فعالیت در رسانه برای بعضی از فعالان این حوزه ها به عنوان یک ابزار برای رسیدن به خواسته ها و امیال شان تبدیل شده است وگرنه رعایت ادب، حرمت و شأن رسانه، چیزی فراتر از این موضوعات است. انگار در عالم به اصطلاح سلبریتی شدنِ امروز یاد نداده اند که شأن مخاطب چیست؟ بنابراین تربیت کادر متخصص، یکی دیگر از آن کارهایی است که اگر رسانه دست من بود، به صورت جدی پیگیر آن می شدم، با این که در برهه ای به تربیت نسلی از نیروهای مستعد خبری همت گماشتم که مهدی خسروی، سودابه حسنی دخت و المیرا شریفی مقدم از جمله خروجی های آن دورههای حرفه ای هستند. همین طور به بخش تحقیق و پژوهشی در سازمان صدا و سیما قوت می دادم. اگر نگاه مان کلانتر بود، امروز باید چندین فواد بابان، محمدرضا حیاتی و مریم ریاضی می داشتیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

با تغییر راهبردهای آمریکا در غرب آسیا و حضور نظامی در این منطقه، محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران به یک تهدید بالقوه برای امنیت ملی آن تبدیل شد. آمریکایی ها با حضور در نوار مرزی ایران تصور می کردند که طرح مهارِ محور شرارت را از مبدا شروع کردند و قطعا ایران دیگر نخواهد توانست نفوذ اجتماعی اش را در غرب آسیا گسترش دهد. اما واشنگتن یک خطای مهم و استراتژیک نشان داد. آن ها با دستان خودشان دو عنصرِ محیطی ایران را حذف کردند و با عدم ثبات در دو کشور به ایران این فرصت را دادند تا نفوذ ژئوپلیتیک خود را گسترش دهد و با استفاده از همگرایی فرهنگی و باورهای اعتقادی در عراق و سوریه و لبنان، نفوذ خود رابه مدیترانه برساند.
درواقع ایران از بستر تهدید یک فرصت ایجاد کرد و موجب شد آمریکایی ها در پروژه محدود سازی ایران نه تنها شکست بخورند بلکه این واشنگتن بود که درمحدودیت های استراتژیک قرار گرفت. از سال گذشته اما نگاه آمریکایی ها در منطقه عوض شد. آن ها به این جمع بندی رسیدند پس از شکست داعش، دلیلی بر ماندن در منطقه وجود ندارد و طرح ایران برای افزایش هزینه تحرک استراتژیک واشنگتن موفقیت آمیز بوده و طرف آمریکایی قدرت یک جنگ جدید آن هم به طور مستقیم با ایران را ندارد. بر همین اساس با تجربه از جنگ داعش با دولت مرکزی عراق و سوریه و رصد تحرکات نظامی – امنیتی ایران به این جمع بندی رسیدند که از راهبرد « هزینه سازی» برای حضور نظامی ایران در پسا مرزهای خود استفاده نکنند. این راهبرد تا حدودی موفقیت آمیز بود. تلفیق این راهبرد با یک خط قدیمی داخلی موجب شد، سال گذشته ناگهان میان شعارهای اقتصادی و معیشتی در دی 96،شعار نه غزه نه لبنان سرداده شود. طرحی که از آن باید به عنوان قطع دستِ اژدها نام برد. آمریکایی ها معتقدند هر کاری کنند دست اژدها دوباره رشد می کند مگر این که سر این اژدها را هدف قرار دهند و از داخل نابود سازند.
افزایش کانون های درگیری و فعال سازی هسته های خاموش سازمان منافقین و بعضی از عناصر سلطنت طلب توانست چندین شهر را در سال 96 با خود همراه سازد و کشور در معرض چالش امنیتی قرار گیرد اما اشتباهات راهبردی و تند شدن فضای امنیتی ظرف مدت کوتاهی، همراهی مردم را به دنبال نداشت و پروژه قطع دست اژدها ناکام ماند. طرف آمریکایی نیز فهمید تا زمانی که با ایران همزمان در داخل، محیط مرزی و خارج از مرزها درگیر نشود نمی تواند جمهوری اسلامی ایران را به سمت بحران سوق دهد. بر همین اساس برای داخل ایران برنامه ریزی جامعی شد که می توان به بحران سازی اقتصادی و امنیتی و حتی استفاده از پوشش اصناف برای آشوب های خیابانی اشاره کرد.
در محیط خارجی نیز تسلیح گروه های معارض محور مقاومت و فشار خارجی به عناصر سیاسی برای مقابله با ایران همانند فشار به حیدرالعبادی برای پیوستن به تحریم ایران یا ایجاد چالش در دولت سازی لبنان پس از انتخابات یا حتی وعده های مختلف به دمشق برای بازسازی دستور کار قرار گرفت که بعضی موفق و بعضی دیگر ناکام ماند اما محیط مرزی متفاوت است. گزارش ها حاکی از افزایش چشمگیر درگیری های مرزی در جنوب شرق، جنوب غرب و نوار غربی کشور است. گروه هایی که پیش از این رسما بیانیه پایان جنگ نظامی را با ایران صادر کرده بودند، ناگهان فراخوان نبرد نظامی با تهران صادر می کنند و مدعی هستند وقت مقابله با ایران برای بحران سازی امنیتی است. اتاق این عملیات در دو شهر منطقه غرب آسیا تشکیل می شود و یکی از این مراکز در اربیل مستقر شد. متاسفانه فشارهای پس از همه پرسی بارزانی به جای آن که او را سر عقل بیاورد، ترسش را برای از دست دادن قدرت بیشتر کرده و با وعده واشنگتن به دام یک طرح ضد ایرانی افتاد.
مسعود بارزانی با همکاری آمریکا بزرگ ترین سرکنسول گری آمریکا را در منطقه اربیل کلید زد و قرار است این مرکز به عنوان بزرگ ترین مجموعه دیپلماتیک کنسولی آمریکا شناخته شود. در کنار آن آموزش پیشمرگه ها در اختیار ارتش آمریکا قرار گرفت و شاهد افزایش حجم تسلیحات به کردستان عراق به بهانه تجهیز پیشمرگه ها بودیم.در چنین شرایطی چند حمله مهم توسط چند گروه شبه نظامی تروریستی در منطقه غربی کشورمان رخ داد. پژاک که پیش از این در حمله به مقر تپه جاسوسان خسارت فراوانی متحمل شده بود، به داخل ایران وارد شد و بیش از خرابکاری ابزارهای راه سازی، به ترور و تیراندازی به سوی شهروندان غیر نظامی کرد روی آورد.
حزب دموکرات کردستان ایران و حزب دموکرات کردستان ( حدکا و حدک) که پیش از این با ایران توافق کرده بود نبرد نظامی نداشته باشد، به سلاح روی آورد و چندین مقر نظامی و یک روستا را هدف حمله خود قرار داد. در کنار آن عناصر کومله که سابقه جنایتکاری فراوانی در تاریخ کردستان داشتند فعال شدند و عناصری را جذب کردند و چند عملیات خرابکاری انجام دادند. این رویکرد نشان داد کردستان در معرض خطر جدی قرار دارد و می رود به سمتی که اگر تهران، رفتار مناسبی نشان ندهد شاهد درگیری های مشابه سال 57 و 58 باشیم. درگیری هایی که هزاران شهروند بی گناه کرد را با حملات تروریستی این گروه ها به کام مرگ کشاند و به شهادت رساند. در همین زمینه تهران تصمیم سختی گرفت. هفت موشک کوتاه برد فاتح 110 با دقت بالا و اشراف اطلاعاتی به کردستان عراق شلیک شد. دو تیر از این موشک ها به مقر فرماندهی جلسات سران حدکا و حدک اصابت کرد و پنج تیر به فاصله دقیق به مرکز آموزشی این حزب در کردستان عراق خورد. بررسی ها نشان می دهد هرچقدر مسئولان کشورمان در پروژه ناآرامی های داخلی سعی کردند از برخورد سخت بکاهند، در موضوعات مرزی و محیط پیرامونی جدی هستند. صحبت های سردار جعفری ( فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) نشان می دهد، ایران در مواجهه با پروژه نوار مرزی و ایستادگی آمریکا در منطقه برای افزایش هزینه های امنیتی، بسیار جدی است. تحلیل راهبرد مسئولان کشورمان نشان دهنده این است که تهران به طور جدی با گروه های مرزی برخورد می کند و مایل نیست با صبر نظاره گر اقدامات تروریستی باشد. مشکلات داخلی مانع از اقدام سخت نمی شود و برنامه ریزان مقابله با ایران تصور نمی کردند این برخورد با همراهی افکار عمومی مواجه شود. آن ها معتقد بودند با فشار مرزی و محیط پیرامونی و درگیر سازی و حمله سراسری به دست های اژدها و مغز او، در سیستم تصمیم گیری تهران ایجاد اختلال می کند و می توانند ایران را به بحرانی شبیه سوریه آلوده کنند. در حالی که اقدامات تروریستی مرزی با همراهی افکار عمومی داخل مواجه نشد و بالعکس پاسخ نظامی خواسته عمومی مردم برای تامین امنیت بود.
درواقع به نظر می رسد حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مقر حزب دموکرات کردستان ایران (حدکا)، سه پیام را برای سه بازیگر بههمراه داشت؛ این پیام به آمریکا و متحدانش منتقل شد که جمهوری اسلامی درخصوص مسائل مرتبط با امنیت ملی خود در مناطق مرزی، حساس است وبه نقشآفرینی برخی گروهکها که در چارچوب راهبرد آمریکا علیه ایران، در پی بیثباتسازی و ناامنسازی این مناطق هستند قاطعانه پاسخ میدهد. دولت عراق و مقامات اقلیم کردستان عراق نیز باید برای برخورد با گروهکهایی که از درون خاک عراق، امنیت ملی ایران را مورد تهدید قرار میدهند اهتمام بیشتری داشته باشندو در نهایت، گروهکهای ضد انقلاب نهتنها در نواحی مرزی با سد آهنین نیروهای نظامی ایران مواجه میشوند، بلکه مقرهای آنان در خاک کشوری دیگر هم میتواند هدف حمله قرار گیرد و ابزارهای این حمله به راحتی در اختیار نیروهای نظامی ایران است. خلاصه آن که خیالمان از تهدیدهای خارجی می تواند راحت باشد اما باید حواس مسئولان به شکاف های اجتماعی که بسیاری از آن ها قابل ترمیم نیز نیست، باشد. شکاف هایی که با سوءتدبیر می تواند فراگیر شود و بر امنیت ملی ایران اثر منفی بگذارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


پرسپولیس فردا در یک بازی حساس به مصاف الدحیل قطر خواهد رفت و در صورت کسب نتیجه لازم میتواند برای دومین دوره متوالی حضور در بین 4 تیم برتر آسیا را تجربه کند. در آستانه این بازی حساس و سرنوشتساز خراسان ورزشی گفتوگویی داشته با برانکو سرمربی موفق سرخهای پایتخت. در ادامه شما را به خواندن این مصاحبه دعوت میکنیم.
در ابتدا از شرایط تیم برایمان بگویید.
تمرینات خوبی را پشت سر گذاشتیم. چند بازیکن مصدومیت جزئی دارند که امیدوارم برطرف شود تا با تمام توان بتوانیم مقابل تیم قدرتمند الدحیل قرار بگیریم.
کدام بازیکنان مصدوم هستند؟
حسین ماهینی و بشار رسن. البته با تلاش کادر فنی بعید به نظر میرسد که آنها بازی را از دست بدهند.
غیبت سیامک نعمتی با توجه به نیمکت خالی پرسپولیس مشکل کوچکی نیست.
با این شرایط حتی مصدومیت یک بازیکن هم میتواند برای ما دردسر بزرگی باشد. سیامک یکی از بازیکنان تاثیرگذار ماست و مسلما من باید با تفکرات تاکتیکی جدید و بازیکنان با تلاش بیشتر جای خالی این بازیکن را پر کنیم.
قبل از بازی رفت گفتید که الدحیل نقطه ضعفی ندارد اما در بازی اول پرسپولیس ثابت کرد که این تیم شکستناپذیر نیست.
بله. اگر ما کمی در ضربات آخر دقت بیشتری داشتیم میتوانستیم حتی برنده بازی باشیم. اما هنوز هم روی حرفم هستم و معتقدم الدحیل نقطه ضعفی ندارد. این تیم همین امسال برای تقویت تیم خود 6 میلیون یورو هزینه کرده و این در حالی است که ما هم بازیکنان مهم خود را از دست دادهایم و هم نتوانستیم نفرات جایگزین را به ترکیب خود اضافه کنیم. همین مقایسه ساده نشان میدهد که چقدر کار ما سخت است. در تیمی که 9 ملیپوش و 6 لژیونر گرانقیمت دارد خیلی سخت میتوان نقطه ضعف پیدا کرد. خیلی ساده میگویم که ما مقابل بهترین تیم آسیا بازی داریم.
الدحیل همان تیم بازی رفت خواهد بود؟
فکر میکنم آنها در بازی برگشت بهتر باشند به خصوص اینکه بوضیاف کاپیتانش هم برگشته. او حتی برای تیم ملیاش هم به میدان رفت و خیلی هم خوب بازی کرد.
در این شرایط سخت مسلما ورزشگاه پر از تماشاگر آزادی میتواند کمبودهای شما مقابل الدحیل را جبران کند.
بله. حساب ویژهای روی حضور هواداران باز کردهایم تا استادیوم را پر کنند. تماشاگر باعث میشود عملکرد خوبی داشته باشیم. بازی برگشت در خانه امتیازی است که باید از آن نهایت بهره را ببریم. ورزشگاه پر از تماشاگر، قول پاداشی که مدیریت باشگاه به بازیکنان داده و انگیزه بالای بازیکنان برای جبران شکست همه و همه میتوانند باعث شوند تا شاهد یکی از بهترین بازیهای پرسپولیس باشیم.
در کنار تمامی این مسائل رمز پیروزی تیمتان در بازی فردا چیست؟
من در تمرین به بازیکنانم یک چیز را 3 بار تکرار کردم و برای شما هم آن را 3 بار میگویم؛ ما باید عاقل باشیم، عاقل باشیم و عاقل باشیم! ارایه یک بازی عاقلانه و منطقی میتواند رمز موفقیت ما در بازی برگشت باشد.
در پایان دوست داریم نظرتان را درباره بازی استقلال هم بدانیم؟
تا وقتی که بازی جریان دارد شانس برای جبران هم هست. صعود استقلال و پرسپولیس به نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا افتخار بسیار بزرگی است که نصیب فوتبال باشگاهی ایران میشود و امیدوارم با صعود همزمان استقلال و پرسپولیس شاهد اولین دربی آسیایی باشیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ترامپ تنها کسی نیست که به گستاخیهای خود میبالد. او اتفاقا دوستی در عربستان دارد که دستکمی از دیوانگیهای ترامپ ندارد. او محمد بنسلمان است که لفاظیهایش پا به پای خودش پیش میرود. نشریه تایمز چاپ لندن در یادداشتی به قلم 'مایکل برلی' (Michael Burleigh) به بررسی تحولات عربستان سعودی پس از روی کار آمدن بن سلمان پرداخت و نوشت: امیدها به ولیعهد عربستان بهعنوان یک فرد اصلاحگرا که قرار بود جراحت منطقه را درمان کند، بینتیجه مانده است.این نشریه ابتدا به سفر محمد بن سلمان در اسفندماه گذشته به انگلیس اشاره کرد که در جریان آن میلیونها دلار پول به شرکتهای فعال درزمینه روابط عمومی و لابیها پرداخته و گفته شد که او بهعنوان قویترین مرد سعودی با وجود 32 سال سن قرار است به انگلیس سفر کند.تایمز افزود: اما بعد از گذشت شش ماه، به نظر میرسد احتمال بالا رفتن او در قدرت بیشتر با ابهام مواجه شده و پدرش سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی در حال ابراز نشانههای شک و تردید دراینباره است.این نشریه انگلیسی نوشت: شکاف بین هیاهو و جاروجنجال تبلیغاتی درباره ولیعهد و حقیقت شخصیت و توان او کاملاً آشکارشده است. تایمز با طرح این سؤال که آیا طرح شهر بسیار پیشرفته نیوم را که ولیعهد سعودی برای احداث آن تلاش میکرد، به یاد میآورید؟ افزود: این طرح که بودجهای حدود 80 میلیارد دلار برای آن تخصیص یافته است و تلاشها برای اصلاح اقتصاد عربستان بر اساس طرح چشمانداز بن سلمان موسوم به 'چشمانداز 2030'، متکی به عرضه 5 درصد سهام شرکت نفت و گاز بزرگ آرامکوی عربستان است.این نشریه افزود: به نظر میرسد سلمان بن عبدالعزیز عرضه سهام آرامکو را لغو کرده است زیرا این احتمال مطرحشده است که عرضه سهام شرکت در نیویورک به مصادره اموال عربستان به علت شکایت قضایی در آمریکا علیه عربستان به اتهام ارائه ندادن اطلاعاتی در خصوص حملات یازدهم سپتامبر سال 2011 میلادی منجر شود.تایمز همچنین با اشاره به بازداشت نخبگان و بازرگانان سعودی در هتل «ریتز کارلتون» ریاض نوشت: این مسئله به از بین رفتن اعتماد سرمایهگذاران و خروج حدود 150 میلیارد دلار سرمایه از این کشور منجر شده است.در حوزه سیاست خارجی، این نشریه انگلیسی اعلام کرد که سیاستهای محمد بن سلمان به عربستان ضربه زده است زیرا جنگ در یمن که وارد سومین سال خود شده است، باتلاقی ساخته وپرداخته ولیعهد است.این نشریه انگلیسی اضافه کرد: طبق برآورد صورت گرفته توسط اندیشکده آمریکایی بروکینگ، تداوم این جنگ ماهانه پنج تا شش میلیارد دلار هزینه دارد؛ ضمن آن که انگلیس و آمریکا از طریق فروش اسلحه برای قربانیان این جنگ دلسوزی میکنند.به نوشته تایمز، تاکنون بیش از 10 هزار غیرنظامی یمنی کشته، هشت و نیم میلیون تن دچار سوءتغذیه و حوثیهایی(جنبش انصارا...) که از سوی ریاض هدف قرارگرفتهاند به لطف حمایت شیعیان قویتر شدهاند.این نشریه انگلیسی افزود: درواقع حوثیها به پرتاب موشکهای ارزان قیمت به عربستان سعودی ادامه میدهند، اما هر بار که عربستان این موشکها را با استفاده از موشکهای آمریکایی موسوم به پاتریوت منهدم میکند نزدیک به سه میلیون دلار آب میخورد.تایمز، تلاشهای ولیعهد سعودی برای منزوی کردن قطر به اتهام حمایت از تروریسم را شکستخورده توصیف کرد و افزود: این کار باعث ویران شدن شورای همکاری خلیجفارس به سود عربستان و امارات شده است. قطر اکنون شوک اولیه ناشی از بایکوت خود را پشت سر گذاشته و دوحه از سوی کشورهایی مانند ایران، چین و روسیه حمایت میشود.به نوشته تایمز، چیز زیادی از ادعاهای مدرنیته بن سلمان باقی نمانده است و سرکوب شیعیان عربستان در منطقه شرق این کشور ادامه دارد. هرچند تبلیغات گستردهای در خصوص اجازه زنان برای رانندگی انجام شد اما در مقابل، 13 فعال زن عربستانی که به دنبال جنبههای دیگری از آزادی هستند، بازداشت شدند.این نشریه انگلیسی افزود: بن سلمان نه اصلاحگر است و نه یک فرد قوی. درواقع پدرش با یک امضا میتواند رویه جانشینی در کشور را تغییر دهد و او را از قدرت برکنار کند.تایمز با اشاره به نارضایتی و جاروجنجال شاهزادگان سعودی از سیاستهای شکستخورده بن سلمان نوشت: این اتفاق (برکناری ولیعهد) ممکن است به زودی رخ دهد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مسعود حمیدی/ نوسانات اخیر ارز و فشارهای روانی تحریمها باعث ایجاد التهاب در بازار کالاهای مصرفی شده است. یکی از محصولاتی که استان خراسان رضوی بهعنوان قطب تولید و صادرات آن در کشور شناخته میشود؛ رب گوجهفرنگی است. قیمت هر قوطی 800 گرمی این محصول در ماههای اردیبهشت و خرداد متوسط بین 5000 تا 5500 تومان بوده است که بعد از التهابات ارزی و مشکلات به وجود آمده برای واحدهای تولید در زمینه تأمین مواد اولیه قوطی و بستهبندی، قیمت این محصول به حدود شش هزار تومان رسیده بود. اما طی دو هفته اخیر این محصول شاهد جهش قیمتی بوده بهطوریکه قیمت قوطی 800 گرمی رب گوجه در برندهای مختلف از شش هزار تومان به 10 و 11 هزار تومان رسیده است.
کارخانهها گران کردند
رئیس اتحادیه بنکداران مشهد درباره این افزایش قیمت به خراسان رضوی گفت: طی 20 روز گذشته قیمت این محصول حدود سه هزار تومان گرانتر شده که علت آن هم گران شدن قیمت رب گوجهفرنگی در کارخانههای تولیدی است.شرف زاده افزود: هم اکنون قیمت رب گوجهفرنگی در بازار در برندهای مختلف به هر قوطی 9 تا 10 هزار تومان رسیده درحالیکه قیمت این محصول 20 روز پیش شش هزار تومان بوده است.
وی تأکید کرد: قیمت رب گوجهفرنگی بهیکباره توسط کارخانهها گران شده و ارتباطی به اتحادیهها ندارد و اکنون وضع بهگونهای شده است که واحدهای صنفی حتی به سود 8 درصد خود از فروش رب گوجهفرنگی هم نمیرسند.
قیمت گوجه 3 برابر شد
مدیرعامل یکی از برندهای تولیدکننده رب گوجهفرنگی دراستان ضمن تایید گرانی این محصول در بازار، به خراسان رضوی گفت: درحالیکه سال گذشته ما هر کیلو گوجهفرنگی را از کشاورز حداکثر 400 تومان می خریدیم، متأسفانه به دلیل برخی مشکلات مانند خشکسالی و کم شدن تولید گوجهفرنگی، هم اکنون قیمت آن به کیلویی 1200 تا 1400 تومان رسیده و این موضوع به شدت روی قیمت این محصول تأثیر گذاشته است.
رب درب کارخانه 9 هزار تومان!
بابایی افزود: علاوه بر این که معمولاً برای تولید هر کیلو رب گوجهفرنگی به 4.5 کیلو گوجهفرنگی نیاز داریم، قیمت هزینههای بستهبندی نیز افزایش یافته است به گونه ای که قوطی رب گوجهفرنگی تا پیشاز نوسانات ارزی 850 تومان بوده و امروز به 2500 تومان رسیده و قیمت در قوطی نیز از 200 به 700 تومان افزایش یافته است به همین دلیل قیمت تمامشده تولید و بستهبندی هر قوطی رب گوجهفرنگی این کارخانه حدود 8200 تومان است که با احتساب ارزشافزوده، آن را 9 هزار تومان در فروشگاههای شهر عرضه میکنیم.این تولیدکننده ادامه داد: اگر به این مبلغ سود 13 درصدی عرضهکننده را اضافه کنیم، قیمت این محصول مشخص میشود. از سوی دیگر تلاشهای زیادی شد تا قیمت گوجهفرنگی در همین حد 1200 تا 1400 تومان نگهداشته شود و اگر این تلاشها نمیشد قیمت گوجهفرنگی به 1800 تومان میرسید که نتیجه آن رب گوجهفرنگی 15 هزارتومانی بود.
برخی محصول را صادر می کنند
بابایی به موضوع صادرات گوجه و رب گوجهفرنگی نیز اشاره کرد و گفت: با این که در داخل به گوجهفرنگی نیاز داریم شاهد صادرات آن به خارج کشور هستیم که این موضوع نیز در افزایش قیمتها بیتأثیر نیست؛ چرا که برخی واحدهای تولیدی، نگاه صادراتی به محصول دارند تا فروش داخل استان و کشور.مدیرعامل یکی دیگر از کارخانههای معتبر تولیدکننده رب گوجهفرنگی در استان نیز ضمن تایید افزایش قیمت رب گوجهفرنگی طی هفتههای اخیر، دلیل آن را افزایش قیمت گوجهفرنگی بیان کرد و به خراسان رضوی گفت: متأسفانه قیمت گوجهفرنگی طی چند ماه اخیر سه برابر و این موضوع باعث افزایش شدید قیمت این محصول شده است.
شاهد خروج گوجه فرنگی از استان و کشور هستیم
وی با اشاره به افزایش هزینههای تولید طی ماههای اخیر اظهار کرد: رب گوجهفرنگی تولیدی در کشور تقریباً دو برابر نیاز داخلی است به همین دلیل این محصول، محصولی صادراتی در استان است. سالهای گذشته انبار کارخانههای رب گوجهفرنگی در استان لبریز از این محصول بود و ذخیره میشد اما در شرایط حاضر، به دلیل تب عجیب مردم برای خرید محصولات و ذخیره سازی آن، انبارهای ما خالیشده است و از سوی دیگر شاهد خروج گوجهفرنگی از مرزهای استان و کشور هستیم.این تولیدکننده رب گوجهفرنگی در استان درباره صادرات این محصول نیز گفت: صادرات رب گوجهفرنگی امری طبیعی است و این موضوع مربوط به امسال نیست. از سوی دیگر برخی واحدهای تولیدی خارج از استان، رب گوجهفرنگی را کیلویی 1500 تومان از تولیدکننده خریداری و از استان خارج میکنند و ما هم اکنون با کمبود شدید گوجهفرنگی در استان مواجه ایم.
نوسانات ارزی را نمیتوان نادیده گرفت
از سوی دیگر مدیرکل امور اقتصادی استانداری با تایید نوسانات قیمتی در برخی کالاهای اساسی در استان، به خراسان رضوی گفت: بههرحال نمیتوان تأثیرات ناشی از نوسانات ارزی در قیمت کالاها را نادیده گرفت و از سوی دیگر فضای به وجود آمده ناشی از این موضوع، باعث شده است عدهای از این فضا سوءاستفاده کنند یا قیمت محصول را افزایش دهند یا آن را احتکار کنند تا در شرایط کمبود، محصولات را با قیمت گرانتری به فروش برسانند.
باید صادرات را مدیریت کنیم
رسولیان درباره صادرات این محصول به خارج از استان و کشور هم اظهار کرد: بههرحال نمیتوان صادرات کالایی را ممنوع کرد اما میتوان با تمهیداتی مانند ایجاد تعرفه صادراتی روی محصولاتی که سبد کالای خانواده را تشکیل میدهند، جلوی صادرات آن را گرفت.
وی تأکید کرد: ما بهصورت جدی موضوع افزایش قیمت رب گوجهفرنگی را پیگیری خواهیم کرد البته این پیگیریها تنها محدود به رب گوجهفرنگی نخواهد بود و ما با تهران مکاتبات لازم را خواهیم کرد تا خروج این محصولات بهگونهای جدی مدیریت شود.
صادرات 15 میلیون دلاری در 5 ماه
درخور توضیح است که بر اساس آمارهای منتشرشده گمرک کل کشور، میزان صادرات گوجه و رب گوجهفرنگی از پایانههای گمرکی استان طی پنج ماه ابتدایی امسال حدود 15 میلیون دلار بوده که حدود 13 میلیون دلار یا 168 میلیون ریال آن، رب گوجهفرنگی بوده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جدیدترین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل حاکی از آن است که ایران با یک رتبه صعود، در صدر کشورهای با «توسعه انسانی بالا» و در آستانه پیوستن به کشورهای با «توسعه انسانی بسیار بالا» قرار گرفته است.اگر چه اصلی ترین شاخص برای سنجش وضعیت رفاه کشورها، را می توان در درآمد سرانه جمعیت آن کشور جست وجو کرد، اما پر واضح است که طبق مثل معروف، پول همه چیز نیست و کیفیت زندگی مادی و رفاه اقتصادی انسان ها را ابعاد دیگری نظیر دسترسی به بهداشت، آموزش و نیز میزان توزیع برابر درآمدها و ... توضیح می دهد. در این راستا، سال هاست که شاخص توسعه انسانی تعریف و برای کشورهای دنیا محاسبه می شود. این شاخص، به طور کلی سه بعد مهم رفاه اقتصادی کشورها را بر اساس سطح سلامت و بهداشت، آموزش و درآمد سرانه اندازه گیری میکند.
بهبود یک پله ای ایران
هم اینک جدیدترین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل بر اساس اطلاعات سال 2017 کشورها منتشر شده است. این گزارش که 189 کشور را در ابعاد مختلف توسعه انسانی بررسی و مقایسه کرده ، نشان می دهد که وضعیت کلی شاخص توسعه انسانی در ایران در سال 2017 نسبت به سال قبل از آن رو به بهبود بوده است. بر این اساس، کشورمان از رتبه 61 به 60 دنیا ارتقا یافته و شاخص توسعه انسانی آن نیز از 0.796 به رقم 0.798 رسیده است. این آمار، ایران را در آستانه پیوستن به گروه کشورهای با «توسعه انسانی بسیار بالا» نشان می دهد.بر اساس این گزارش، امید به زندگی در بدو تولد در کشور ما 76.2 سال، سال های تحصیل مورد انتظار برای افراد 14.9 سال، میانگین سال های تحصیل، 9.8 سال و درآمد ناخالص ملی سرانه، سالانه 19 هزار و 130 دلار برآورد شده است.
بهبود 11 پلهای از نظر درآمد سرانه ملی
به گزارش فارس، در جدیدترین گزارش برنامه توسعه سازمان ملل، درآمد سرانه ملی ایران بر اساس شاخص قدرت خرید در سال 2017 ، معادل با 19 هزار و 130 دلار برآورد شده است که این رقم در سال 2015 برابر با 16 هزار و 395 دلار برآورد شده بود. بر این اساس، ایران از این منظر در سال 2017 در میان 189 کشور مورد بررسی در جایگاه 63 قرار گرفته است و این یعنی 126 کشور درآمد سرانه ملی کمتری از ایران دارند. ایران از نظر میزان درآمد سرانه ملی بر اساس شاخص قدرت خرید در سال 2014 رتبه 74 جهان را به خود اختصاص داده بود. بدین ترتیب جایگاه ایران از منظر درآمد سرانه ملی در سه سال، 11 پله صعود داشته است.
افزایش شکاف طبقاتی طی 2 سال اخیر
اما از منظر توزیع درآمد، گزارش اخیر دفتر توسعه سازمان ملل نشان می دهد که متوسط شاخص ضریب جینی برای سال های 2010 تا 2017 در ایران به رقم 38.8 رسیده است. این شاخص، رقمی بین صفر تا 100 و به صورت درصد است که هرچه بیشتر باشد به معنای شکاف و نابرابری درآمدی بیشتر است. این رقم در گزارش پیشین این نهاد بینالمللی برای بازه زمانی 2010 تا 2015 برابر با 37.4درصد اعلام شده بود. بنابراین می توان گفت که در دو سال اخیر (طبق مبنای این گزارش برای سال های 2016 و 2017)، شکاف و نابرابری درآمدی در ایران بیشتر شده است. نکته قابل توجه در این زمینه، توزیع نابرابرتر درآمدها در آمریکا در مدت یادشده نسبت به کشور ماست. بر این اساس، ضریب جینی آمریکا در بازه زمانی مورد بررسی این گزارش، 41.5 درصد اعلام شده که بیش از ایران (و بدتر از کشور ما) است.
رضایت ۶۳ درصد مردم از سطح زندگی
همچنین در نظرسنجی انجام شده از شهروندان ایرانی برای تهیه این گزارش (و برای سال های 2012 تا 2017)، 63 درصد از سطح زندگی خود ابراز رضایت کردهاند. همچنین 57 درصد مردم ایران از کیفیت خدمات بهداشتی و 50 درصد از کیفیت آموزش در کشورشان راضی بوده اند. 48 درصد نیز از برنامه های دولت برای حفاظت از محیط زیست ابراز رضایت کرده اند. بر اساس این گزارش، 67 درصد زنان و 81 درصد مردان در کشور احساس امنیت میکنند و 70 درصد زنان و 64 درصد مردان احساس آزادی در انتخاب را دارند. در بخش دیگر گزارش سازمان ملل آمده است، 57 درصد مردم ایران به دستگاه قضایی این کشور اطمینان دارند. این گزارش میزان اعتماد شهروندان ایرانی به دولت ملی را نیز71 درصد اعلام کرده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


دادستان تهران گفت: سه نفر از مقامات دستگاههای دولتی در زمینه پروندههای شعب ویژه اقتصادی در چند روز گذشته دستگیر شدند.به گزارش مهر، عباس جعفری دولت آبادی از برگزاری دو جلسه در زمینه شعب ویژه خودروسازان خبر داد و افزود: در این جلسه خودروسازان درباره مشکلات تامین ارز با توجه به افزایش قیمت ارز، تامین قطعات با توجه به این که برخی شرکتهای قطعه سازی قطعات را تحویل نمیدهند، انبارکردن خودروهای مختلف که مکرر از رسانهها پخش شده بود و همچنین قیمت خودرو مسائلی را بیان کردند. وی با اشاره به این که بخش تحریم به حوزههای بانک مرکزی و وزارتخانههای اقتصادی برمی گردد که دادستانی در این بخش کاری نمیتواند انجام دهد، ولی پیغام آنها را به این دستگاهها خواهد برد، مشکلات مطرح شده مبنی بر تامین قطعات خودرو را بیان و تصریح کرد: برخی از شرکتهای قطعه سازی در دادستانی پرونده دارند که این پروندهها مفتوح است. دادستان تهران افزود: این شرکتها در گذشته سعی کردند با انحصار در تولید برخی از قطعات، امروز از این انحصار استفاده کنند که لازم است تاکید کنم که شرکتهای قطعه سازی و خودروسازی حق ندارند کاری کنند که اولا انحصار ایجاد شود و ثانیا این انحصار منجر به کمبود کالا و توقف تولید خودرو شود. جعفری دولت آبادی از وزارتخانههای مربوط به این دستگاهها خواست که به این بخش کمک کنند و خاطرنشان کرد: بخش قضایی این مسئله حتما رسیدگی خواهد شد و اجازه نخواهیم داد که این شرکتهای متخلف بخواهند روی خودروسازها اثر بگذارند. دادستان تهران درباره بحث نگهداری و دپوی خودروها نیز اظهار کرد: چندین گزارش از رسانهها در این زمینه پخش شد و همچنین بر اساس گزارش پلیس مبنی بر شناسایی دو انبار بزرگ نگهداری خودرو، روز چهارشنبه گذشته یکی از معاونان خود را به یکی از این انبارها اعزام کردم و مطابق بررسیها مشخص شد که در هر دو انبار، خودروهایی که قطعات آنها ناقص است، نگهداری میشود. جعفری دولت آبادی تصریح کرد: توضیحاتی که خودروسازان امروز ارائه کردند تا حدی قانع کننده بود، ولی قطعا اگر گزارشی مبنی بر دپوی بی مبنای خودرو و بدون عرضه به دادستانی ارجاع شود، حتما در این بخش ورود و اقدام خواهیم کرد.دادستان تهران خاطرنشان کرد: سه نفر از مقامات دستگاههای دولتی درزمینه پروندههای شعب ویژه، به تازگی و ظرف چند روز گذشته دستگیر شدند که با تکمیل تحقیقات در هفتههای آینده اطلاع رسانی بیشتر صورت خواهد گرفت و این افراد بیشتر به حوزه ارز و مسائل کالاهایی که در پروندههای شرکتها مطرح است، مربوط میشوند. جعفری دولت آبادی ادامه داد: یکی از آنها نیز مربوط به بانک مرکزی بود که بعد از تحقیقات توضیح خواهیم داد. وی با اشاره به پرونده دختر یکی از وزیران سابق، گفت: این پرونده در دادسرای اقتصادی تکمیل و متهم آن بازداشت شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

این روزها اگر با دوستان یا فامیل های تان همکلام شوید یا سری به شبکه های اجتماعی بزنید، امکان ندارد خبرهای عجیب و غریب نشنوید. بگذارید چند مثال برای تان بزنم. «میگن قیمت دلار به زودی از 30 هزار تومان هم عبور خواهد کرد»، «پسر فلان مسئول رو با یک کشتی طلا در حال خروج از مرزهای دریایی گرفتن ولی اجازه ندادن رسانه ای بشه»، «دقایقی قبل صدای تیراندازی ممتد در اطراف کاخ ریاست جمهوری در تهران شنیده شد»، «از اول مهر دیگه پوشک تو بازار پیدا نمی شه» و ... . این ها شایعات و اخبار نادرستی است که بیشتر مردم بدون هیچ پشتوانه علمی و منطقی به یکدیگر می گویند یا در شبکه های اجتماعی برای یکدیگر ارسال می کنند. در ادامه می خواهیم، نگاهی روان شناسانه به این رفتار و نتایج پژوهش هایی در این باره داشته باشیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سید خلیل سجادپور- مردی که به اتهام جاسوسی برای کشور متخاصم با صدور دستورات ویژه قضایی و تلاش شبانه روزی سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شده بود با صدور رای دادگاه تجدیدنظر به تحمل هفت سال زندان محکوم شد.معاون سیاسی و امنیتی دادستان مرکز خراسان رضوی روز گذشته با تایید این خبر و در گفت وگویی اختصاصی به خراسان گفت: از مدت ها قبل سربازان گمنام امام زمان (عج) در راستای فعالیت های اطلاعاتی و امنیتی برای حفظ ایران زمین از گزند دشمنان و فریب خوردگان داخلی، به سرنخ ها و اخباری دست یافتند که نشان می داد مرد میان سالی که به یکی از کشورهای همسایه رفت و آمد می کند درحال جاسوسی برای یکی از کشورهای متخاصم جمهوری اسلامی است. قاضی حسن حیدری افزود: با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع بلافاصله گروه های اطلاعاتی با دستورات خاصی که از سوی رئیس کل دادگستری خراسان رضوی صادر شد به تجزیه و تحلیل اخبار دریافتی پرداختند و این مهره فریب خورده را زیر چتر اطلاعاتی خود گرفتند. این مقام قضایی تصریح کرد: با جمع آوری اسناد و مدارک مستند، این مرد 60 ساله با شگردهای خاص اطلاعاتی به سوی اهداف نظام جمهوری اسلامی هدایت شد و این فرد جاسوس زیر ذره بین اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) قرار گرفت.قاضی سابق شعبه 904 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که رسیدگی به پرونده این جاسوس را در زمان دستگیری و فعالیت های اطلاعاتی به عهده داشت ، با اشاره به روند دستگیری متهم خاطرنشان کرد: وقتی اطلاعات و اسناد و مدارک درباره این فرد کامل شد و سربازان گمنام امام زمان (عج) به اهداف مدنظر خود برای خنثی کردن ترفندهای دشمنان نظام دست یافتند، عملیات دستگیری وی با راهنمایی و هدایت های دادستان مرکز خراسان رضوی آغاز شد.قاضی حیدری اضافه کرد: این مرد 60 ساله در یک عملیات هماهنگ و غافلگیرانه درحالی به چنگ قانون افتاد که در زمان دستگیری برای دقایقی در بهت و حیرت فرو رفته بود.معاون دادستان مشهد تصریح کرد: بلافاصله بازجویی ها از متهم به جاسوسی برای کشور متخاصم جمهوری اسلامی با مدارک انکارناپذیر آغاز شد و این متهم که خود را در برابر اسناد مستدل می دید، با صدور کیفرخواست از سوی نماینده دادستان پای میز محاکمه نشست. قاضی حسن حیدری تاکید کرد: متهم در شعبه هشتم دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی منصوری مقابل میز عدالت قرار گرفت و پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه به تحمل 10 سال زندان محکوم شد.معاون دادستان مرکز خراسان رضوی افزود: با اعتراض متهم به رای صادره، پرونده وی به دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی ارسال شد که در نهایت قضات دادگاه تجدیدنظر با توجه به اوضاع و احوال متهم و برخی مسائل دیگر مدت زندان وی را به هفت سال کاهش دادند که این رای قطعی و لازم الاجراست.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

چند روز پیش اطلاعیه ای از سوی گمرک کشور افغانستان منتشرشد که بر اساس آن واردات چهار کالا؛ "مواد نفتی"، "سیمان سیاه"، "آهنآلات" و "کاشی و سرامیک" از کشور ایران از طریق گمرک "فراه" به داخل افغانستان از امروز(25 شهریور) ممنوع می شود. موضوعی که رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان آن را تایید کرد و درباره علت آن، به خبرنگار خراسان رضوی گفت: این دستورالعمل از سوی کابل پایتخت کشور افغانستان منتشر شده است. آن ها ظاهراً مدعی هستند که این دستور به این دلیل بوده که امکان کنترل فساد گسترده در گمرک (ابونصر فراهی) یا "فراه" افغانستان وجود ندارد؛ بنابراین واردات پنج کالای اساسی را که از این گمرک وارد کشور افغانستان میشود، ممنوع کردند.
تجار و مردم افغانستان متضرر می شوند
محمود سیادت درباره تأثیر این دستورالعمل گفت: بیشترین خریداران کالاهای ایرانی درواقع خود تجار افغانستانی هستند که خودشان کالا را در ایران خریداری و به کشورشان منتقل میکنند. لذا بیشترین ضرر در این باره، متوجه تجار افغانستانی می شود و از سوی دیگر مردم افغانستان از کالاهای ارزانقیمت محروم خواهند شد.
وی تأکید کرد: درواقع انتظار میرود اگر بناست با فساد مبارزه شود در گمرکهای همجوار مانند پاکستان که در برخی موارد عملاً رهاشده هستند، این اتفاق رخ دهد؛ زیرا این موضوع باعث کاهش قدرت رقابت کالاهای ایرانی با کالاهای دیگر کشورها خواهد شد.
مسیر خروجی 40 درصد کالاهای ایران به افغانستان مسدود میشود
رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان درباره تأثیر این دستورالعمل بر صادرات استان به افغانستان، بابیان این که این ممنوعیت فعلاً در گمرک " فراه " که طرف مقابل گمرک "میل 78 " در استان خراسان جنوبی است اعمال می شود، گفت: حدود 40درصد خروجی کالاهای ایرانی به مقصد افغانستان از طریق این گمرک ثبت میشود. درواقع به دلیل این که کالاهای حجمی و وزنی مانند سیمان، آهنآلات و کاشی و سرامیک متأثر از قیمت حملونقل هستند؛ ممکن است در گمرکهایی مانند گمرک مشهد اظهار شوند اما مسیر خروجی آنها مرز "میل 78" به مقصد گمرک فراه در افغانستان ثبت شود. دلیل دیگر موضوع این است که مقصد بیشتر این کالاها، بخشهای داخلی کشور افغانستان و کابل هستند.وی با بیان این که این تصمیم باعث میشود بیش از 60 درصد خروجیهای این مرز به دوغارون منتقل شود، تأکید کرد: البته ما در صادرات سیمان به کشور افغانستان رقابت تنگاتنگی با کشور پاکستان داریم که این تصمیم باعث پایین آمدن قدرت رقابت ما با کشور پاکستان در حوزه صادرات این محصول به افغانستان می شود. رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان تأکید کرد: منتقل شدن این حجم از خروج کالا به مرز دوغارون باعث ایجاد ترافیک سنگین خواهد شد. لذا باید مدیران استان هرچه سریعتر تصمیمات لازم مانند افزایش نیروی انسانی و امکانات سختافزاری را در مرز دوغارون در برنامه خود داشته باشند تا دوباره شاهد صفهای چند کیلومتری کامیون در این مرز نباشیم و بهنوعی دوباره غافل گیر نشویم.
هنوز رسماً اعلامنشده است
ناظر گمرکات استان نیز در واکنش به این تصمیم کشور افغانستان بابیان این که هنوز این موضوع بهصورت رسمی به گمرک استان اعلامنشده است، به خراسان رضوی گفت: درصورتیکه این دستورالعمل صحت داشته باشد، بدون شک در حجم صادرات استان تأثیر گذار خواهد بود. امید جهان خواه افزود: درصورتیکه این دستورالعمل که هنوز رسماً به ما ابلاغ نشده است، مربوط به همان گمرک " فراه" باشد، حجم خروجی کالاهای کشور به مقصد افغانستان به دیگر گمرکها مانند دوغارون منتقل می شود.
این تصمیم یعنی خود تحریمی افغانستان
رئیس اتحادیه صادرکنندگان خراسان رضوی نیز در واکنش به این اطلاعیه به خراسان رضوی گفت: اعمال چنین دستورالعملی در درجه اول، برای کشور افغانستان ممکن نیست زیرا این تصمیم دولت افغانستان درواقع خود تحریمی است. درواقع این تصمیم بیشتر از این که به ضرر ایران باشد به ضرر خود افغانستان است.محمدحسین روشنک افزود: افغانستان در مرزهای دیگر خود با کشورهای همجوار مانند کشورهای آسیای مرکزی و پاکستان مشکلات عدیده ای دارد؛ و واردات و ترانزیت کالا از مرزهای ایران، بهترین موقعیت را در اختیار این کشور قرار داده است. لذا این تصمیم به ضرر خود افغانستان است. البته این اطلاعیهها و خبرها بیشتر حالت خودنمایی در عرصه بین الملل را دارد ولی در عمل قادر به انجام آن نخواهند بود.رئیس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی استان، درباره تأثیر این تصمیم بر میزان صادرات استان گفت: بدون شک عملی شدن این دستورالعمل، بر حجم صادرات استان تأثیرگذار خواهد بود و ممنوعیت ورود کالاهایی مانند سیمان، باعث دو برابر شدن قیمت این محصول در افغانستان خواهد شد.
ظرفیت پذیرش طرف افغانستانی در دوغارون پایین است
از سوی دیگر مدیرکل امور اقتصادی استانداری در واکنش به این اطلاعیه ضمن بیان این که این تصمیم مشمول گمرکهای خراسان رضوی با افغانستان نمیشود، گفت: این تصمیمات هدفمند هستند؛ اما با این دستورالعمل، خروجی کالاها از مرز میل 78 به مرزهای استان یعنی دوغارون منتقل می شود. از سوی دیگر ما این موضوع را قبول نداریم که 40 درصد خروجیها از مرز میل 78 انجام میشود، زیرا مرز دوغارون بهمراتب ظرفیت بیشتری دارد. علی رسولیان افزود: متأسفانه موضوعی که وجود دارد پایین بودن پذیرش در گمرک طرف افغانستانی است. ما پیشنهاد دادیم گمرک طرف ایرانی در افغانستان یعنی گمرک اسلام قلعه هم مانند گمرک دوغارون تا زمانی که کالا برای خروج وجود داشته باشد، فعال باشد که آنها قولهایی دادند که در این زمینه همکاری داشته باشند.
وی درباره تأثیر این دستورالعمل بر صادرات استان نیز گفت: بههرحال مسدود شدن یک مرز، بدون شک در میزان صادرات تأثیرگذار خواهد بود. بیشتر کالاها به مقصد کابل یا قندهار از طریق گمرک " فراه" پذیرش میشوند اما با توجه به این که این حجم به دیگر مرزها مانند دوغارون منتقل می شود، باید تلاش کنیم با طرف افغانستانی به توافقهایی برسیم که مرز دوغارون- اسلام قلعه باز باشد تا کالا پشت مرز نماند. لذا اگرچه این موضوع در میزان صادرات کشور تأثیر منفی خواهد گذاشت و بار ترافیکی را در مرز دوغارون افزایش خواهد داد اما میتوان از این موقعیت پیشآمده بهعنوان فرصت استفاده کرد.شایان توجه است که آژانس خبری پژواک افغانستان روز جمعه 23 شهریور موضوع مسدود شدن این مرز را به نقل از رئیس گمرک فراه افغانستان منتشر کرد که پس از آن رئیس و شورای ولایتی ولایت فراه افغانستان و تجار افغانستانی به شدت به این موضوع معترض بودند.
خبر مرتبط
رئیس اتحادیه تاجران جوان ولایت هرات افغانستان:
تصمیم به دلیل فساد در گمرک فراه اتخاذشده است
حمیدی/ رحیمی رئیس اتحادیه تاجران جوان ولایت هرات افغانستان، روز گذشته در کنفرانس مشترک فرصتهای سرمایهگذاری ایران و افغانستان که در مشهد برگزار شد، در واکنش به این موضوع اظهار کرد: این تصمیم تنها محدود به گمرک فراه افغانستان است که دلیل آن، وجود فساد گسترده در گمرک فراه و مشکلات امنیتی شدید در ولایت فراه است و بهزودی این مشکلات برطرف می شود. از سوی دیگر بیشتر کارخانهها و واحدهای تولیدی خراسان رضوی در ولایت هرات یا دفتر نمایندگی دایر کردهاند یا سرمایهگذاری در شهرک صنعتی هرات انجام دادهاند که نشاندهنده عمق روابط اقتصادی دو کشور است.
نماینده و عضو اتاق بازرگانی ولایت هرات ضمن اعلام این که امسال کشور ایران با پشت سر گذاشتن کشور پاکستان تبدیل به شریک اول تجاری افغانستان شده است، درباره این دستورالعمل دولت افغانستان نیز گفت: این تصمیم دولت افغانستان به دلیل وجود فسادهای گسترده در گمرک فراه اتخاذشده است؛ زیرا دولت مرکزی افغانستان دسترسی کامل به این گمرک برای حل مشکلات امنیتی و فسادهای موجود نداشته است. به همین دلیل تصمیم گرفته است فعلاً واردات از این گمرک را ممنوع کند تا مشکلات برطرف شود. از سوی دیگر مرز بین ایران و افغانستان تنها محدود به مرز فراه نبوده و این اقلام کالایی ممنوع شده میتوانند از دیگر مرزها مانند نیمروز و دوغارون وارد افغانستان شوند.فرهاد سلام تأکید کرد: این ممنوعیت زمان محدودی دارد و بهزودی برطرف خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
